خدا که رنج و راحتش نعمته ...... تو شادی و مصیبتش حکمته
خدا ؛ خدا که جون به بنده ها داد .... بدی برای بنده ها نمی خواد
لطف وصفا داره دهات وشهرش...خدایی که قشنگه لطف و قهرش
خدای آسمون خدای آدم ..... خدای کل کائنات عالم
برای اون که اهل سوز و سازه ...... درهای رحمتش همیشه بازه
تو عالم از چرنده و پرنده .... کسی رو مبتلا نمی پسنده
خدایی که نداره تو آسمون ... نه منشی و نه حاجب و نه دربون
رسیدگی به کار خلقه کارش .... بدون وقت قبلی و سفارش
خدا نداره توی عرش اعلا .... تو دفترش کمیسیون و شورا
خدا که از ازل خودش خدا بود .... مشاور و معاونش کجا بود؟
نصفه شب هم بری ؛ خدا خسته نیست ....
درش به روی هیچ کسی بسته نیست
خدا که بغض و دشمنی نداره ..... به غیر نور و روشنی نداره
پیشش که باشکسته بالی میری...نترس اگرکه دست خالی میری
واسطه ی خدای مهربونه .... دعا که نردبون آسمونه
نه ناز و غمزه لازمه نه عشوه ..... نه حق بوق و پول و چای و رشوه
اگر که تشنه باشی آبت میده .... سؤال اگر کنی ؛ جوابت میده
مرحمتش بیشتره از عذابش .... اینو خودش نوشته تو کتابش
قربون اون خدا که اسمش دواست ....
قربون اون خدا که اسمش شفاست
نظرات شما عزیزان: